سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

ازبرادرمرده هم بدتر؟

 

ثبت شده در تاریخ جمعه 25 تیر 1389 به شماره سریال 74672 در سایت شعرنو  

****

به اشکم گفتم ای دیوانه کم برمن ببارآخر

نداری جای باریدن به جز این گونه هابهتر؟

نمی بینم دراینجامن که ابری آسمان باشد

شدی ازسیل ویرانگر به چشم من دگربدتر؟

نه آرامش مراباشدزکارتونه فریادم اثردارد

زدست تو چرا بایدهمیشه من زنم برسر؟

قفس بسته نباشد راه دراین آشیان من

مرابس کن که ازدستت شدم دیوانه من آخر

شوی شرمنده ازاین حال زاروناتوان من

اگراشکت فزون گردد کنی این دیده گانم تر

فغان ازشکوه های توامان ازناله های تو

شدی امشب برایم ازبرادرمرده هم بدتر؟

غم وغصه همیشه درمیان واژه های من

بیا امشب مرابس کن دگرزاری بکن کمتر

مگر این دیدگان من شده بازیچه های تو؟

که بندم هردوآنهارا نبینی رنگشان دیگر

s@rv

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد