سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

شب روی تنم میرقصد !

ثبت شده درتاریخ سه شنبه 9 آبان 1391 به شماره سریال 203768 درسایت شعرنو

سایتهای : آوای دل – شعر 1 – شعرناب – فیس بوک

نقدوتحلیل برشعر (شب روی تنم میرقصد) توسط سرورگرام واستاد گرانقدروارزشمند جناب آقای حسین جمعی دروبلاگ شعریاران (نقدوتحلیل)

کوچید روز

آغوش گشوده شب !

ازسرشاخه های کوه

تاریکی برپنجره ام آویزان

بادهم مدام می کوبدبردریچه ی اقبالم !

ها میکنم برشیشه ی کدر

شایدنوری انتظارباشد پشت در

لیک گرگان گرسنه

با شکمی ورم کرده درحال بلعیدن

اشتهایم کور

ازملچ ملچ دهان گشادشان

درخودگیجم !

بغضم بارانی  !

زارمیزندنگاهم سطرسطر

درپس انبوهی ازحزن

فانوس هم پت پت میکند ازتشنگی !

شب روی تنم میرقصد !

دوباره آغوش میکشم تاریکی...

s@rv

http://shereno.com/5531/24520/203768.html

 

کوچه ی بن بست دویدن دارد...!؟

ثبت شده درتاریخ شنبه6آبان1391به شماره سریال 203275 درسایت شعر نو

سایتهای : شعر1 – شعرناب –آوای دل – فیس بوک

چه هیاهودراین کوچه ی بن بست به راه افتاده !

مگرگم شده ام ؟

همه درجوش وخروشند ، دوان !

مشت بردرودیوارچرامیکوبند؟

بازهم دلهره وُ حیرانی

چه دلسوزشدند ، ازمفقود شدنم!

وای برمن دراین گوشه نشستم باخود

نگاهم به این امت سرگردان است

کورند ؟ که چو دیوانه فقط میچرخند ؟!

کجا بایدرفت

ذهنم رعشه گرفت !

دست این بی خردان

عقلشان رفته به باد

هیچکس گوشه ی دیوار نگاهی نکند

که لم داده به من !

عاقلان ! کوچه ی بن بست دویدن دارد... !؟

s@rv

http://shereno.com/5531/24520/203275.html