این ترانه تقدیم به خواهرعزیزشاعرَم سوگل درآلمان
**
کجا ای مسافر تو تنها به راهی ؟
به پشت سرت هم نکردی نگاهی
که سوزددل من ازاین رفتن تو
فرستی برایم توهم نامه گاهی ؟
توخندان مسافرمن افسرده حالم
نباشدکه بی تودراین خانه مانم
که زین پس سرایم زتنهائی خود
بسوزدزهجرت، همه خان ومانم
مقصر توبودی که بامن نشستی
رهِ عشق ومهرت توبرمن نبستی
ببین خیس اشکم ازاین رفتن تو
خدایا زهجرش چرامن شکستی؟
دلم را شکستی وبی من تو رفتی
که هق هق شنیدی وچیزی نگفتی
همه تاروپودم پرازدرد وغم شد
پشیمان نگردی به راهی که رفتی
نگفتی که بی تو دراینجا چه زارم؟
به جزاشک حسرت برایت چه بارم
توشادی که رفتی خداهمرهت باد
به جزغصه وغم بگومن چه دارم؟
شب وروزهردم به راهت نشینم
که باز آئی وروح ماهت ببینم
خدا خود بداند چه هستی برایم
بیا تازچهرت،گلِ خنده چینم
s@rv
سلام
انقدر زیبا نوشتی که دهنم به کلامی باز نمیشه
اونوقت میگی ببخشید
من ببخشم یا شما که اهنگ وبلاگم ازارت میده؟
میخوای عوضش کنم؟
نمی خوام هر بار به وبلاگم میای اذیت بشی
امشب عوضش میکنم
به محض اینکه یه اهنگ جور با احساسم پیدا کنم عوضش میکنم
راستی اجازه میدی تو اپ بعدیم این شعرت و بذارم؟
سلام جناب لقمانی عزیز
بسیار زیبا بود
لذت بردم
به روزم این روزها
سری بزنید
موفق باشید
سلام جناب لقمانی
چه شعر غمبار و البته زیبایی/مرسی
+ مرسی از حضورتون (در مورد قالبم عرض کنم که من هر قالبی انتخاب کردم سر ناسازگاری گذاشت! و این شد که این قالبو انتخاب کردم و زیبایی وبلاگم به اطف حضور شماست)(آیکون گل!)
سلام جناب لقمانی
ممنون از محبتتون/لینکتون کردم با نام ( سایه سرو) دوست داشتید دستور بدید تغییرش بدم
شیرکوند
سلام
کاش سوگل لیاقت این همه محبت و داشته باشه
ممنونم کریم عزیز